کلمه جو
صفحه اصلی

ذعره

لغت نامه دهخدا

( ذعرة ) ذعرة. [ ذُ رَ ] ( ع اِ ) حلقه دُبُر. ذعراء.
ذعره. [ ذُ ع َ رَ ] ( ع اِ ) مرغکی است که بر درخت آشیانه دارد و پیوسته دم خودمی جنباند. صاحب اقرب الموارد گوید و این آن مرغ است که عامّه در بلاد ما بدان اُم صُفَیدَه نام دهند.

ذعره . [ ذُ ع َ رَ ] (ع اِ) مرغکی است که بر درخت آشیانه دارد و پیوسته دم خودمی جنباند. صاحب اقرب الموارد گوید و این آن مرغ است که عامّه در بلاد ما بدان اُم ّ صُفَیدَه نام دهند.


ذعرة. [ ذُ رَ ] (ع اِ) حلقه ٔ دُبُر. ذعراء.



کلمات دیگر: