کلمه جو
صفحه اصلی

شاذانی

لغت نامه دهخدا

شاذانی . (اِخ ) خالدبن سفیان ... از محدثین است . (ریحانة الادب ). رجوع به خالدبن سفیان شود.


شاذانی . (اِخ ) محمدبن احمد. از محدثین است . (ریحانة الادب ).


شاذانی. ( ص نسبی ) منسوب به شاذان و آن نسبت اجدادی است. ( انساب سمعانی ).

شاذانی. ( اِخ ) حسین بن محمدبن حسین شاذانی. مکنی به ابوالغنایم. از اهل بغداد است وی از ابومحمد عبداﷲبن یحیی بن عبدالجبار السکری سماع حدیث کرد. ابوالقاسم اسماعیل بن احمد سمرقندی از وی روایت حدیث کرده است. در رجب سنه 77 هَ. ق. وفات یافت. ( انساب سمعانی ).

شاذانی. ( اِخ ) خالدبن سفیان... از محدثین است. ( ریحانة الادب ). رجوع به خالدبن سفیان شود.

شاذانی. ( اِخ ) محمدبن احمد. از محدثین است. ( ریحانة الادب ).

شاذانی. ( اِخ ) محمدبن نعیم از محدثین است. ( ریحانة الادب ). رجوع به شاذان بن نعیم شود.

شاذانی . (اِخ ) حسین بن محمدبن حسین شاذانی . مکنی به ابوالغنایم . از اهل بغداد است وی از ابومحمد عبداﷲبن یحیی بن عبدالجبار السکری سماع حدیث کرد. ابوالقاسم اسماعیل بن احمد سمرقندی از وی روایت حدیث کرده است . در رجب سنه ٔ 77 هَ . ق . وفات یافت . (انساب سمعانی ).


شاذانی . (اِخ ) محمدبن نعیم از محدثین است . (ریحانة الادب ). رجوع به شاذان بن نعیم شود.


شاذانی . (ص نسبی ) منسوب به شاذان و آن نسبت اجدادی است . (انساب سمعانی ).



کلمات دیگر: