ذقط. [ ذَ / ذُ ] (ع مص ) برجستن طیر بر ماده . || فضله افکندن مگس .
ذقط
لغت نامه دهخدا
ذقط. [ ذَ ق ِ ] (ع ص ) مرد خشمناک .
ذقط. [ ذُ ق َ ] (ع اِ) مگس ریز. ج ، ذِقطان .
ذقط. [ ذَ ق ِ ] ( ع ص ) مرد خشمناک.
ذقط. [ ذَ / ذُ ] ( ع مص ) برجستن طیر بر ماده. || فضله افکندن مگس.
ذقط. [ ذُ ق َ ] ( ع اِ ) مگس ریز. ج ، ذِقطان.
ذقط. [ ذَ / ذُ ] ( ع مص ) برجستن طیر بر ماده. || فضله افکندن مگس.
ذقط. [ ذُ ق َ ] ( ع اِ ) مگس ریز. ج ، ذِقطان.
کلمات دیگر: