کلمه جو
صفحه اصلی

سارقه

فرهنگ فارسی

مونث سارق، زن دزد، سوارق جمع
مونث سارق زن دزد .

لغت نامه دهخدا

سارقة. [ رِ ق َ ] (ع ص ، اِ) تأنیث سارق . رجوع به سارق شود. || غُل . (شرح قاموس ) (اقرب الموارد).


( سارقة ) سارقة. [ رِ ق َ ] ( ع ص ، اِ ) تأنیث سارق. رجوع به سارق شود. || غُل. ( شرح قاموس ) ( اقرب الموارد ).


کلمات دیگر: