راستینه
فارسی به انگلیسی
لغت نامه دهخدا
راستینه. [ ن َ / ن ِ ] ( ص نسبی ) بمعنی حقیقی و واقعی. ( آنندراج ). بمعنی راستین باشد که حقیقی است. ( برهان ) : و این میان [ زمین که در میان عالم است ] راستینه میان است. ( التفهیم ).
پر کن صنما هلا قنینه
ز آن آب حیات راستینه.
پر کن صنما هلا قنینه
ز آن آب حیات راستینه.
سنائی.
کلمات دیگر: