ساری بیگلو
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ساری بیگلو. [ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بار اندوز چای بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه واقعدر 13 هزارگزی جنوب خاوری ارومیه و 4 هزارگزی خاور راه شوسه ٔ ارومیه به مهاباد. جلگه ای و هوای آن معتدل مالاریائی ، آب آن از شهر چای . محصول آن غلات ، توتون ، چغندر، انگور و حبوبات است ، 170 تن سکنه دارد که به زراعت اشتغال دارند. از صنایع دستی جوراب بافی در آن معمول است . راه ارابه رو دارد و در تابستان میتوان اتومبیل بدان برد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
ساری بیگلو. [ ب َ ] (اِخ )دهی است از دهستان نازلو بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه ،واقع در 22 هزارگزی شمال خاوری ارومیه و 7 هزارگزی خاور راه شوسه ٔ ارومیه و سلماس . جلگه ای و هوای آن معتدل مالاریائی و آب آن از نازلو چای . محصول آن ، غلات ، توتون ، چغندر، کشمش و حبوبات است ، 300 تن سکنه دارد که به زراعت اشتغال دارند. از صنایع دستی جوراب بافی در آن معمول است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
ساری بیگلو. [ ب َ ] ( اِخ )دهی است از دهستان نازلو بخش حومه شهرستان ارومیه ،واقع در 22 هزارگزی شمال خاوری ارومیه و 7 هزارگزی خاور راه شوسه ارومیه و سلماس. جلگه ای و هوای آن معتدل مالاریائی و آب آن از نازلو چای. محصول آن ، غلات ، توتون ، چغندر، کشمش و حبوبات است ، 300 تن سکنه دارد که به زراعت اشتغال دارند. از صنایع دستی جوراب بافی در آن معمول است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).