کلمه جو
صفحه اصلی

زانیان

لغت نامه دهخدا

زانیان. ( اِخ ) دهی است از دهستان لار بخش حومه شهرستان شهرکرد. واقع در 6هزارگزی باختر شهرکرد و متصل به راه شهرکرد به سامان ، در دامنه کوه و منطقه معتدل. سکنه آن 1094 تن شیعه فارسی زبان اند. آب آن از رودخانه و قنات تأمین میشود. و دارای محصول غلات ، سیب زمینی است. شغل اهالی آن زراعت ، گله داری و صنایع دستی زنان ، جاجیم بافی و راه آن ماشین رو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10 ).

پیشنهاد کاربران

زانیان قبلا به نام دانایان بوده وکم کم به زانیان تغییر کرده.

زانیان شهر منه، ولی بی ریشه هستش. . .
نه سنتی نه مدرن. . .
همه چیز قاطی شده

من زانیانی هستم. قبلا زانیان بوده الان دیگه بیشتر ب.

قبل ازاسلام حرف ذال، به صورت دال بکارمیرفته و دانایان بوده بعدا شده زانیان

خوبان

من اهل زانیانم. که مهدیه هم بهش میگن. امامزاده معروف زانیان امامزاده سلطان سبزه پوشه.

زانیان=زانیون=جمع زانی
آدمها انقدرابله نیستند که دانایان رو تغییربدن بکنن زانیون
وضع حال زانیون نشون دهنده همه چیزه


کلمات دیگر: