بابت , از طرف
مصلحه
عربی به فارسی
لغت نامه دهخدا
مصلحة. [ م َ ل َ ح َ ] (ع اِ) نیکی . ج ، مصالح . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || صلاح کار. مقابل مفسده . (آنندراج ). رجوع به مصلحت و نیز رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون شود.
( مصلحةً ) مصلحةً. [ م َ ل َ ح َ تَن ْ ] ( ع ق ) به طور مشورت و صلاح بینی. ( ناظم الاطباء ). رجوع به مصلحت و مصلحه شود.
کلمات دیگر: