کلمه جو
صفحه اصلی

اشتق

عربی به فارسی

منتج کردن , مشتق کردن , مشتق شدن , ارزومند چيزي بودن , اشتياق داشتن , مردد ودودل بودن , ارزو کردن , مشتاق بودن


لغت نامه دهخدا

اشتق. [ اُ ت ُ ] ( ترکی ، اِ ) شتالنگ. ( شرفنامه منیری ).


کلمات دیگر: