برابر پارسی : ازپیشامد روزگار
از قضا
برابر پارسی : ازپیشامد روزگار
فارسی به انگلیسی
perversely
فرهنگ فارسی
قضا را اتفاقا. توضیح گاه با ( را ) آید : ( از قضا را در آن دو روز دلیر پنجه آنجا گشاده بود چو شیر . ) ( نظامی )
فرهنگ معین
(اَ. قَ ) [ فا - ع . ] (ق مر. ) اتفاقاً.
لغت نامه دهخدا
از قضا. [ اَ ق َ ] ( ق مرکب ) اتفاقاً. قضا را: از قضا روزی دو صیاد بر آن آبگیر گذشتند. ( کلیله و دمنه ).
پیشنهاد کاربران
ناگه . . اتفاقا
اتفاقا
coincidentally
به صورت اتفاقی
به طور اتفاقی، به صورت اتفاقی، اتفاقا
اتفاقا
ناگهان
ناگهان
اتفاقا . . ناگاه . . از ناگه
کلمات دیگر: