کلمه جو
صفحه اصلی

مذبور

فرهنگ فارسی

نوشته شده

لغت نامه دهخدا

مذبور. [ م َ ] ( ع ص ) نوشته شده. ( آنندراج ). در پیش گفته شده. سرغنه. ( ناظم الاطباء ). مزبور. مکتوب. نعت مفعولی است از ذبر. رجوع ذبر شود.

پیشنهاد کاربران

مزبور =مذبور=مذکور

یاد شده

ذکر شده

نامبرده


کلمات دیگر: