کلمه جو
صفحه اصلی

خار در راه شکستن

فرهنگ فارسی

محافظت کردن .

لغت نامه دهخدا

خار در راه شکستن . [ دَ ش ِ ک َ ت َ ] (مص مرکب ) محافظت کردن . (آنندراج ) (برهان قاطع) :
مرا تا خار در ره می شکستی
کمان در کار ده ده می شکستی
چو کارم را برسوائی فکندی
سپر بر آب رعنائی فکندی .

نظامی (از انجمن آرای ناصری ) (خسرو و شیرین ).


|| خار چیدن . (آنندراج ) (برهان قاطع). || مهم ّ مشکل پیش مردم نهادن باشد. (انجمن آرای ناصری ). رجوع به خار شود.

پیشنهاد کاربران

کنایه از طی مسیر کردن؛یعنی از شدت گذر و حرکت؛خار های راه را شکستن

( مرا تا خار در ره می شکستی
کمان در کار، ده ده می شکستی )

خسرو و شیرین نظامی


کلمات دیگر: