نکبت و عاقبت بد بد فرحامی : و آنهمه وزرو و بال ببوالحسن عراقی و دیگران بازگشت
وزر و وبال
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
وزر و وبال. [ وِ رُ وَ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) نکبت و عاقبت بد. بدفرجامی : و آنهمه وزر و وبال به بوالحسن عراقی و دیگران بازگشت. ( تاریخ بیهقی ). رجوع به وزر شود.
پیشنهاد کاربران
وقتی کسی پشت سر دیگری غیبت میکند، در آن مقام گفته میشود.
بدبختی
کلمات دیگر: