حمله آوردن تاختن بردن .
ناورد نمودن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ناورد نمودن. [ وَ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] ( مص مرکب ) حمله آوردن. تاختن بردن :
چو خوردند هر گونه ای خوردها
نمودند بر باده ناوردها.
چو خوردند هر گونه ای خوردها
نمودند بر باده ناوردها.
نظامی.
پیشنهاد کاربران
چرخیدن و گردش کردن
( نمودی روز و شب چون چرخ ناورد
نخوردی و نیاشامیدی از درد )
نظامی
( نمودی روز و شب چون چرخ ناورد
نخوردی و نیاشامیدی از درد )
نظامی
کلمات دیگر: