کلمه جو
صفحه اصلی

باعشن

لغت نامه دهخدا

باعشن. [ ] ( اِخ ) شهاب الدین احمدبن عبدالقادر ملقب به باعشن. او راست : البیان والمزید، المشتمل علی معانی التنزیه و حقایق التوحید. این کتاب شرحی است بر انس الوحید و نزهة المریدفی التوحید ابی مدین مغربی. ( از معجم المطبوعات ).

باعشن. [ ] ( اِخ ) شیخ سعیدبن محمد. او راست : بشری الکریم در شرح مسائل تعلیم. ( از معجم المطبوعات ).

باعشن . [ ] (اِخ ) شهاب الدین احمدبن عبدالقادر ملقب به باعشن . او راست : البیان والمزید، المشتمل علی معانی التنزیه و حقایق التوحید. این کتاب شرحی است بر انس الوحید و نزهة المریدفی التوحید ابی مدین مغربی . (از معجم المطبوعات ).


باعشن . [ ] (اِخ ) شیخ سعیدبن محمد. او راست : بشری الکریم در شرح مسائل تعلیم . (از معجم المطبوعات ).



کلمات دیگر: