( مصدر ) ۱- پایین آمدن تنزل یافتن . ۲- خراب شدن . ۳- یکسان شدن با زمین هموار شدن .
پست گشتن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
پست گشتن. [ پ َ گ َ ت َ ] ( مص مرکب ) پست گردیدن. || تنزل کردن :
امروز پست گشت مرا همت بلند
زنگار غم گرفت مرا تیغ غمزدای.
امروز پست گشت مرا همت بلند
زنگار غم گرفت مرا تیغ غمزدای.
مسعودسعد.
پیشنهاد کاربران
پست گشتن: تباه و بی اثر شدن
که از تفِّ آن کوه آتش برست؛
همه کامه ی دشمنان گشت پست.
نامه ی باستان ، ج ۳ ، داستان سیاوش ، دکتر کزازی ۱۳۸۴، ص ۲۷۹.
که از تفِّ آن کوه آتش برست؛
همه کامه ی دشمنان گشت پست.
نامه ی باستان ، ج ۳ ، داستان سیاوش ، دکتر کزازی ۱۳۸۴، ص ۲۷۹.
کلمات دیگر: