بلند کردن نمازگزار شکم را و گشاده داشتن هر دو بازو در سجده . یا میل کردن شب . میل کردن . یا پشت خم کردن پیر .
تجخیه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( تجخیة ) تجخیة. [ ت َ خ ِ ی َ ] ( ع مص ) بلندکردن نمازگزار شکم را و گشاده داشتن هر دو بازو در سجده. ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || میل کردن شب. ( از قطر المحیط ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). میل کردن : و منه الحدیث : کالکوز مجخیّا، ای مائلا لانه اذا مال انصب ما فیه. ( اقرب الموارد ). || پشت خم کردن پیر. ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
تجخیة. [ ت َ خ ِ ی َ ] (ع مص ) بلندکردن نمازگزار شکم را و گشاده داشتن هر دو بازو در سجده . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || میل کردن شب . (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). میل کردن : و منه الحدیث : کالکوز مجخیّا، ای مائلا لانه ٔ اذا مال انصب ما فیه . (اقرب الموارد). || پشت خم کردن پیر. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
کلمات دیگر: