جرندق . [ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قاقازان از بخش ضیأآباد شهرستان قزوین . این ده در سیزده هزارگزی شمال ضیأآباد و پنجهزارگزی راه شوسه قرار دارد و محلی کوهستانی و معتدل است و 1008 تن سکنه ٔ شیعی مذهب دارد که به ترکی و لهجه ٔ کردی و کمی فارسی صحبت میکنند. آب آن از قنات و در بهار از رودخانه تأمین میشود و محصول آن غلات دیمی ، انگور، قیسی ، بادام و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی جاجیم و جوراب بافی و راه آن مالرو است و از طریق حسین آباد میتوان ماشین برد. کردهای آنجا از طایفه ٔ کاکاوند هستند و تغییر مکان نمیدهند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
جرندق
لغت نامه دهخدا
جرندق . [ ج َ رَ دَ ] (اِخ ) جوالیقی آرد: جیم و قاف در عربی با هم در یک کلمه جمع نشوند و اگر در کلمه ای این دو حرف جمع آیند آن کلمه معرب است چنان که در جرندق . (از المعرب جوالیقی ص 11). و محشی در ذیل همان صفحه گوید: در نسخه ٔ دیگر «جوندق » ضبط شده و آن خطاست و باز جوالیقی گوید: جیم و قاف در یک کلمه ٔ عربی بدون فاصله جمع نگردند چنانکه در جرندق که اسم علم است . (از المعرب جوالیقی ص 94).
جرندق . [ ج َ رَ دَ ] (اِخ ) شاعری است همدانی . (منتهی الارب ).
جرندق. [ ج َ رَ دَ ] ( اِخ ) جوالیقی آرد: جیم و قاف در عربی با هم در یک کلمه جمع نشوند و اگر در کلمه ای این دو حرف جمع آیند آن کلمه معرب است چنان که در جرندق. ( از المعرب جوالیقی ص 11 ). و محشی در ذیل همان صفحه گوید: در نسخه دیگر «جوندق » ضبط شده و آن خطاست و باز جوالیقی گوید: جیم و قاف در یک کلمه عربی بدون فاصله جمع نگردند چنانکه در جرندق که اسم علم است. ( از المعرب جوالیقی ص 94 ).
جرندق. [ ج َ رَ دَ ] ( اِخ ) شاعری است همدانی. ( منتهی الارب ).
جرندق. [ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان قاقازان از بخش ضیأآباد شهرستان قزوین. این ده در سیزده هزارگزی شمال ضیأآباد و پنجهزارگزی راه شوسه قرار دارد و محلی کوهستانی و معتدل است و 1008 تن سکنه شیعی مذهب دارد که به ترکی و لهجه کردی و کمی فارسی صحبت میکنند. آب آن از قنات و در بهار از رودخانه تأمین میشود و محصول آن غلات دیمی ، انگور، قیسی ، بادام و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی جاجیم و جوراب بافی و راه آن مالرو است و از طریق حسین آباد میتوان ماشین برد. کردهای آنجا از طایفه کاکاوند هستند و تغییر مکان نمیدهند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
جرندق. [ ج َ رَ دَ ] ( اِخ ) شاعری است همدانی. ( منتهی الارب ).
جرندق. [ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان قاقازان از بخش ضیأآباد شهرستان قزوین. این ده در سیزده هزارگزی شمال ضیأآباد و پنجهزارگزی راه شوسه قرار دارد و محلی کوهستانی و معتدل است و 1008 تن سکنه شیعی مذهب دارد که به ترکی و لهجه کردی و کمی فارسی صحبت میکنند. آب آن از قنات و در بهار از رودخانه تأمین میشود و محصول آن غلات دیمی ، انگور، قیسی ، بادام و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی جاجیم و جوراب بافی و راه آن مالرو است و از طریق حسین آباد میتوان ماشین برد. کردهای آنجا از طایفه کاکاوند هستند و تغییر مکان نمیدهند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
دانشنامه عمومی
مختصات: ۳۶°۰۶′۴۲″شمالی ۴۹°۲۸′۵۱″شرقی / ۳۶٫۱۱۱۷۴°شمالی ۴۹٫۴۸۰۷۷°شرقی / 36.11174; 49.48077
جرندق، روستایی از توابع بخش ضیاءآباد شهرستان تاکستان در استان قزوین ایران است. دارای یک قعله تاریخی ب نام قزقعله که بیش از ۱۰۰۰ سال قدمت دارد.
این روستا در دهستان دودانگه علیا قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۴۴۹ نفر (۱۱۷خانوار) بوده است.
جرندق، روستایی از توابع بخش ضیاءآباد شهرستان تاکستان در استان قزوین ایران است. دارای یک قعله تاریخی ب نام قزقعله که بیش از ۱۰۰۰ سال قدمت دارد.
این روستا در دهستان دودانگه علیا قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۴۴۹ نفر (۱۱۷خانوار) بوده است.
wiki: جرندق
کلمات دیگر: