کلمه جو
صفحه اصلی

دستخوش پیشامد بودن

مترادف و متضاد

drift (فعل)
جمع شدن، بی اراده کار کردن، بی مقصد رفتن، دستخوش پیشامد بودن


کلمات دیگر: