کلمه جو
صفحه اصلی

استباط کردن

مترادف و متضاد

gather (فعل)
جمع کردن، گرد کردن، گرد امدن، جمع شدن، بزرگ شدن، فراهم اوردن، نتیجه گرفتن، اجتماع کردن، گرد اوری کردن، استباط کردن


کلمات دیگر: