کلمه جو
صفحه اصلی

التیام دادن

فارسی به انگلیسی

salve, to conciliate, to cause to heal up

to conciliate, to cause to heal up


salve


فارسی به عربی

اشف , لحیم

مترادف و متضاد

solder (فعل)
لحیم کردن، التیام دادن، جوش دادن

heal (فعل)
شفاء دادن، التیام دادن، خوب کردن

فرهنگ فارسی

سازواری دادن پیوند دادن

لغت نامه دهخدا

التیام دادن. [ اِ دَ ] ( مص مرکب ) سازواری دادن. پیوند دادن. رجوع به التیام ( از «ل ٔم » ) شود.


کلمات دیگر: