کلمه جو
صفحه اصلی

به مخاطره انداختن

فارسی به انگلیسی

adventure, endanger, hazard, imperil, jeopardize, peril, queer, risk, venture


فارسی به عربی

عرض للخطر

مترادف و متضاد

endanger (فعل)
به مخاطره انداختن، در معرض خطر گذاشتن

jeopard (فعل)
بخطر انداختن، به مخاطره انداختن، در خطر صدمه یا مرگ قرار دادن

پیشنهاد کاربران

کسی را در دَمِ چک گذاشتن ( عامیانه )


کلمات دیگر: