palpitate
تند زدن
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
تپیدن، لرزیدن، تپش کردن، تند زدن
جاروب کردن، ماهوت پاک کن زدن، راندن، پراندن، تند زدن
پیشنهاد کاربران
تند زدن: [اصطلاح مداحی ]اصطلاحی ست در سینه زنی، که در آن در پایان مجلس، آهنگ سینه زنی، تند شده، حرکات دست ها سریع می شود.
کلمات دیگر: