کلمه جو
صفحه اصلی

گروه گروه


مترادف گروه گروه : دسته دسته، فوج فوج، قسمت قسمت

فارسی به انگلیسی

departmental

مترادف و متضاد

دسته‌دسته، فوج‌فوج، قسمت‌قسمت


فرهنگ فارسی

۱ - گروها گروه . ۲ - بسیار زیاد : دلم یکی و در او عاشقی گروه گروه . ( فرخی )

لغت نامه دهخدا

گروه گروه. [ گ ُ گ ُ ] ( ق مرکب ) گروهاگروه. گروه پس گروه. دسته دسته. فوج فوج :
دلم یکی و در او عاشقی گروه گروه.
فرخی.
زر فروریخت پشته پشته چو کوه
تا کنند آن زمین گروه گروه.
نظامی.
رجوع به گروه و گروها گروه شود.

واژه نامه بختیاریکا

کُت کُت

پیشنهاد کاربران

- انجمن در انجمن ؛ گروه گروه. دسته دسته :
از در تو برنگردم گرچه هر شب تا بروز
پاسبانان بینم آنجا انجمن در انجمن.
خاقانی.


کلمات دیگر: