مترادف لوچی : احولی، دوبینی، کاژی
لوچی
مترادف لوچی : احولی، دوبینی، کاژی
فارسی به انگلیسی
squint, strabismus
مترادف و متضاد
نوعی ماهی، لوچی
خوی، لوچی، دوبینی، احولی، نگاه با چشم نیمباز
لوچی، دوبینی، احولی، چپ چشم بودن
احولی، دوبینی، کاژی
فرهنگ فارسی
احولی دوبینی .
هرگونه انحراف از همسویی کامل چشم‌ها
لغت نامه دهخدا
لوچی. ( حامص ) حالت و چگونگی لوچ. کژچشمی. دوبینی. احولی. حَوَل. چپی. دوبینندگی. کلاژکی. کج بینی. لوشی.
فرهنگ عمید
لوچ بودن.
دانشنامه آزاد فارسی
لوچی (squint)
(یا: استرابیسم) حالتی که در آن، یکی از چشم ها به یک طرف منحرف می شود. لوچی شایع است و ممکن است همگرا، به سمت داخل، یا واگرا به سمت خارج، و در موارد نادر عمودی باشد. لوچی همگرا را چشم متقاطع نیز می نامند. لوچی بر دو نوع است، لوچی فلجی براثر بیماری یا آسیب دیدن ماهیچه های خارج چشمی یا عصب های آن ها ایجاد می شود. لوچی غیرفلجی ممکن است ارثی یا ناشی از خطای انکساری چشم باشد. لوچی کودکان عمدتاً از نوع غیرفلجی است. لوچی با تجویز عینک، ورزش ماهیچه های چشم یا عمل جراحی درمان می شود.
(یا: استرابیسم) حالتی که در آن، یکی از چشم ها به یک طرف منحرف می شود. لوچی شایع است و ممکن است همگرا، به سمت داخل، یا واگرا به سمت خارج، و در موارد نادر عمودی باشد. لوچی همگرا را چشم متقاطع نیز می نامند. لوچی بر دو نوع است، لوچی فلجی براثر بیماری یا آسیب دیدن ماهیچه های خارج چشمی یا عصب های آن ها ایجاد می شود. لوچی غیرفلجی ممکن است ارثی یا ناشی از خطای انکساری چشم باشد. لوچی کودکان عمدتاً از نوع غیرفلجی است. لوچی با تجویز عینک، ورزش ماهیچه های چشم یا عمل جراحی درمان می شود.
wikijoo: لوچی
فرهنگستان زبان و ادب
{strabismus, heterotropia, manifest deviation} [پزشکی] هرگونه انحراف از همسویی کامل چشم ها
کلمات دیگر: