کلمه جو
صفحه اصلی

گفت و شنود


مترادف گفت و شنود : گفت وگو، گفت وشنید، محاوره، مکالمه

فارسی به انگلیسی

colloquy, communication, conversation, dialog, give-and-take, dialogue, discourse, talk
conversation

colloquy, communication, conversation, dialog, dialogue, discourse, give-and-take, talk


مترادف و متضاد

dialogue (اسم)
گفتگو، محاوره، صحبت، سخن، گفت و شنود، هم سخنی، مکالمهء دو نفری، مکالمات ادبی و دراماتیک، صحبت دونفری

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - گفتن و شنیدن مکالمه . ۲ - مباحثه جر و بحث .

فرهنگ معین

(گُ تُ شُ ) (اِمص . ) ۱ - گفتن و شنیدن مکالمه . ۲ - مباحثه ، جر و بحث .

لغت نامه دهخدا

گفت و شنود. [ گ ُ ت ُ ش َ / ش ِ / ش ُ ] ( ترکیب عطفی ، اِمص مرکب ) گفتن و شنودن. مباحثه. مکالمه. جر و بحث :
تااز برای گفت و شنود است خلق را
گوش سخن نیوش و زبان سخن گزار.
سوزنی.
عمری گذشت و گفت و شنود تو رو نداد
ای بی نصیب گوشم و ای بی نوا لبم.
عرفی ( از آنندراج ).
رجوع به گفت و شنید شود.

پیشنهاد کاربران

به جای گفت و گو / واژه ای ترکیبی گفت و شنود، بهتر نیست ؟

این دو با هم یکسان نیستند:
گفت و گو یعنی با هم حرف می زنیم ولی گفت و شنود یعنی یکی میگه و یکی می شنود

دیالوگ

گفتن و شنودن. مباحثه. مکالمه. جر و بحث، دیالوگ


کلمات دیگر: