کلمه جو
صفحه اصلی

کلانی


مترادف کلانی : احتشام، بزرگی، عظمت، کبریا، مهتری

فارسی به انگلیسی

hugeness, enormousness, magnitude

magnitude


مترادف و متضاد

احتشام، بزرگی، عظمت، کبریا، مهتری


فرهنگ فارسی

کلان بودن

لغت نامه دهخدا

کلانی. [ ک َ ] ( حامص ) گندگی و تناوری. ( ناظم الاطباء ). بزرگی و سطبری. ( آنندراج ). درشتی. ضخمی. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). عُظم. ( منتهی الارب ). بزرگ بودن :
یکی کاروان اشتر گشن دادش
هر اشتر بسان کهی از کلانی.
منوچهری.
|| بزرگی و بزرگواری. ( ناظم الاطباء ). || قد و قامت. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به اشتینگاس شود.

فرهنگ عمید

کلان بودن، بزرگ بودن.

دانشنامه عمومی

کلانی روستایی در دهستان سندمیرثویان بخش دشتیاری شهرستان چابهار استان سیستان و بلوچستان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این مکان ۵۱۹ نفر (۱۱۲خانوار) بوده است.

دانشنامه آزاد فارسی

کَلانی (گویش)
از گویش های استان فارس که مردم روستای قدیمی کلانی از توابع کوهمرة نودان، در 35 کیلومتری کازرون به آن تکلم می کنند. اهالی کلانی به دو گویش تاجیکی و لری حرف می زنند که گویش نخست همانند عبدویی است. اما گویش لری با تفاوت های در واژگان شبیه گویش لری ممسنی است. در این جا مشخصات گویش لُری کلانی بررسی می شود. تغییر و تبدیل های آوایی: در کلانی به /o/ تبدیل می شود مثل: tova «تابه»، oyna «آینه»؛ /-e/ پایانی به /-a/ تغییر می یابد: sina «سینه»، kisa «کیسه»، kuza «کوزه»؛ از موارد دیگر تبدیل /u/ به /i/ است در: tit «توت»، setin «ستون»، tanir «تنور»، mi «مو»، xin «خون»؛ تبدیل رشته های آوایی b/، /ab/ و /af/ به /ow/ در: ow «آب»، owla «آبله»، jurow «جوراب»، low «لب»، sow «شب»، tow «تب»، حذف /-t/ پایانی در das «است»، pus «پوست»، bis «بیست»؛ تبدیل خوشة صامتی /st/ به /ss/ در: xassa «خسته»، dass «دسته»، pesse «پسته»؛ تبدیل /-zd/ به /zz/ یا /z/ در yzza «یازده»، جابه جایی حروف میانی در tarjaba «تجربه»، sorfa «سفره»؛ تبدیل /b/ به /v/ در qavul «قبول»، tuvar «تبر»؛ تبدیل /r/ به /l/ در: kolk «کرک». ترتیب مضاف الیه و مضاف و نیز صفت و موصوف مثل فارسی است: نشانة جمع -al، -yal است: dusal «دوستان»، pella-l «پله ها»، نشانة مصدری -an است: umadan «آمدن» «چلاندن»؛ پیشوند فعلی در کلانی va- است: پیشوندهای صرفی برای گذشتة استمراری و حال اخباری فعل های لازم در کلانی i- است i-yumadom «آمدم»، iyam «می آیم». حال التزامی bi-ym «بیایم». اگر فعل دارای پیشوند مصدری باشد در آن صورت پیشوند صرفی قبل از پیشوند مزبور قرار می گیرد. «iveysom «می ایستم». برخی از واژگان کلانی: koru «آرنج»، fat «ورم بیضه» kordak پیراهن ، zozze «جوجه تیغی»، bard «سنگ» و zet «لج».
50010800


کلمات دیگر: