کلمه جو
صفحه اصلی

گله گله


مترادف گله گله : دسته دسته، فوج فوج، گروه گروه

متضاد گله گله : تک تک، دانه دانه، فرداًفرد، یکی یکی

فرهنگ فارسی

جای جای اینجا و آنجا : در بیرون برف بند آمده بود از طناب ضخیم شد. میان حیاط تکه تکه کنده میشد و بی صدا بزمین می افتاد . حتی دیوار ها گله گله سفید شده بود ...

فرهنگ عمید

جای جای، این جا و آن جا.
رمه رمه، گروه گروه، دسته دسته.

رمه‌رمه؛ گروه‌گروه؛ دسته‌دسته.


جای‌جای؛ این‌جا و آن‌جا.


گویش مازنی

تکه تکه شدن اشیای چینی یا شیشه ای


/gele gele/ تکه تکه شدن اشیای چینی یا شیشه ای

واژه نامه بختیاریکا

( گله گُله * ) پارس مقطع سگ که نشانه وجود کسی در اطراف ده است


کلمات دیگر: