برابر پارسی : سرخ
قزل
برابر پارسی : سرخ
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی
( صفت ) سرخ قرمز .
دهی از دهستان بیلوار بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان . واقع در ۴۵٠٠ گزی شمال خاوری مرزبانی کنار راه مرزبانی به دیزگران و موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است .
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
قزل . [ ق َ زَ ] (ع اِمص ) لنگی زشت . || باریکی ساق از لاغری . || لنگی وباریکی ساق با هم . || (مص ) رفتن به رفتاربریده پای . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || خرامیدن . (منتهی الارب ). تبختر. (اقرب الموارد).
قزل . [ ق ِ زِ ] (ترکی ، ص ) سرخ و احمر. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || (اِ) طلا. ذهب . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
قزل . [ق َ ] (ع مص ) برجستن . || لنگان رفتن . قزلان . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به قزلان شود.
قزل. [ ق َ زَ ] ( ع اِمص ) لنگی زشت. || باریکی ساق از لاغری. || لنگی وباریکی ساق با هم. || ( مص ) رفتن به رفتاربریده پای. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). || خرامیدن. ( منتهی الارب ). تبختر. ( اقرب الموارد ).
قزل. [ ق ِ زِ ] ( ترکی ، ص ) سرخ و احمر. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). || ( اِ ) طلا. ذهب. ( تحفه حکیم مؤمن ).
قزل. [ ق ِ زِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان بیلوار بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع در 4500 گزی شمال خاوری مرزبانی کنار راه مرزبانی به دیزگران. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است. سکنه آن 180 تن. آب آن از چشمه های متعدد و قنات و محصول آن غلات آبی ، دیمی ، لبنیات ، توتون ، حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری است ، و صنایع دستی زنان بافتن قالیچه های گلیم و جاجیم است. از مرزبانی و دیزگران اتومبیل میتوان برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
قزل . [ ق ِ زِ ] (اِخ ) دهی از دهستان بیلوار بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع در 4500 گزی شمال خاوری مرزبانی کنار راه مرزبانی به دیزگران . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است . سکنه ٔ آن 180 تن . آب آن از چشمه های متعدد و قنات و محصول آن غلات آبی ، دیمی ، لبنیات ، توتون ، حبوبات . شغل اهالی زراعت و گله داری است ، و صنایع دستی زنان بافتن قالیچه های گلیم و جاجیم است . از مرزبانی و دیزگران اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
فرهنگ عمید
۲. طلا.
۳. رنگ طلایی.
دانشنامه عمومی
قزل (راز و جرگلان)
قزل (کرمانشاه)
این روستا در دهستان پشت دربند قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۱۷ نفر (۲۶خانوار) بوده است.
دانشنامه آزاد فارسی
(نام سابق: بِلوتْسارْسْک؛ خِمْ ـ بِلْدِر از ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۶) مرکز جمهوری تووا در جنوب سیبری، در فدراسیون روسیه، با ۹۰هزار نفر جمعیت (۱۹۹۴). در محل تلاقی رودهای یِنی سِی بزرگ و ینی سی کوچک واقع شده است؛ این دو رود با پیوستن به یکدیگر رود ینی سی را تشکیل می دهند. این شهر در ۱۷۵کیلومتری شمال مرز قزاقستان واقع شده است. صنایع دباغی پوست، آجرپزی، و چوب بری دارد و در ۱۹۱۴ تأسیس شد. بنایی از قرن ۱۹، در این شهر، مرکز جغرافیای آسیا را مشخص می کند (که در واقع با اغلب محاسبات صدها کیلومتر با این جا فاصله دارد).
پیشنهاد کاربران
قیزیل یعنی قرمز
به طلا آلتبن و سونا هم میگن اشاره به سونا نام دختر بینهایت خوشگل که از سون به معنی بینهایت هست
قیزیل و یا قزل با ریشه ترکی
در معین و دهخدا هم نوشته با ریشه ترکی سرخ