مترادف کژ : اریب، خمیده، کج، مایل، ناراست، کژراه، منحرف، ابریشم، غژ
متضاد کژ : راست، مستقیم
crooked, curved, inclined, ill, wrong, unjust, dishonest, perverted, in a crooked manner, in a tilted or oblique position
bent, circuitous, crooked, diagonal, silk
اریب، خمیده، کج، مایل، ناراست ≠ راست، مستقیم
کژراه، منحرف
ابریشم، غژ
۱. اریب، خمیده، کج، مایل، ناراست
۲. کژراه، منحرف
۳. ابریشم، غژ ≠ راست، مستقیم
کژ. [ ک َ ] (اِ) قسمی از ابریشم فرومایه و کم قیمت بود که به عربی قز گویند و بعضی گفته اند که قز معرب کز است . (برهان ). ابریشم فرومایه است که قز معرب آن است . (آنندراج ). ابریشم درشت فرومایه ٔ کم قیمت . (ناظم الاطباء). کج . غژ. قز. (حاشیه ٔ برهان چ معین ).
مولوی .
مولوی .
سنائی .
مولوی .
سعدی (بوستان ).
کژ. [ ک ُ ] (اِ)بیخ درخت باشد. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
کج١#NAME?
کج٢#NAME?