کلمه جو
صفحه اصلی

مبدل کردن


مترادف مبدل کردن : تغییردادن، دگرگون کردن، تبدیل کردن، تعویض کردن

فارسی به انگلیسی

disguise

مترادف و متضاد

تغییردادن، دگرگون کردن، تبدیل کردن، تعویض کردن


فرهنگ فارسی

( مصدر ) بدل کردن عوض کردن : ملک ایشان در تزلزل و اضطراب افتاد . نظام الملک وزیر را بتاج الملک ابوالغنایم مبدل کردند .


کلمات دیگر: