مترادف کجرو : منحرف، گمراه
کجرو
مترادف کجرو : منحرف، گمراه
فارسی به انگلیسی
deviant, deviator, wrongheaded
مترادف و متضاد
منحرف، گمراه
فرهنگ فارسی
کج رونده که صراط مستقیم نپوید. رونده براه کج
لغت نامه دهخدا
کجرو. [ ک َرَ / رُو ] ( نف مرکب ) کج رونده. که صراط مستقیم نپوید. رونده براه کج. که براه مستقیم نرود :
تا در این رشته ای که مسکن تست
نفست ار کجرو است دشمن تست.
مرا دارد مسلسل راهب آسا.
نوایی دگر در جهان نو کند.
آنکه تلقین می کند شطرنج مر لیلاج را.
تا در این رشته ای که مسکن تست
نفست ار کجرو است دشمن تست.
سنائی.
فلک کجروتر است از خطترسامرا دارد مسلسل راهب آسا.
خاقانی.
سرآهنگ پیشینه کجرو کندنوایی دگر در جهان نو کند.
نظامی.
همچو فرزین کجرو است ورخ سیه بر نطع شاه آنکه تلقین می کند شطرنج مر لیلاج را.
مولوی.
عرقال ؛ مرد کجرو که به راه مستقیم نیاید و ثبات نورزد. ( منتهی الارب ).فرهنگ عمید
۱. کج رونده.
۲. آن که به راه راست نرود، کسی که به راه خطا می رود.
۲. آن که به راه راست نرود، کسی که به راه خطا می رود.
پیشنهاد کاربران
منحرف، گمراه، بیراه
کلمات دیگر: