<hr> <b>مترادف کاسب کار</b> : سوداگر، کاسب، معامله گر، حسابگر <br>

مترادف کاسب کار : سوداگر، کاسب، معامله گر، حسابگر

<div class="boxBd boxLtr"><l w="tradesman">tradesman</l>, <l w="bourgeois"> bourgeois</l>, <l w="businessman"> businessman</l>, <l w="merchant"> merchant</l></div>

tradesman , bourgeois , businessman , merchant

فارسی به انگلیسی

<div class="boxBd">کاسب کار. [ س ِ ] ( ص مرکب ) در تداول عامه ، کسی که ارتزاق از راه کسب میکند. کسی که کسب جزئی دارد. بازاری.</div>

کاسب کار. [ س ِ ] ( ص مرکب ) در تداول عامه ، کسی که ارتزاق از راه کسب میکند. کسی که کسب جزئی دارد. بازاری.

لغت نامه دهخدا

<div class="boxBd">( صفت ) آنکه از راه کسب امرار معاش کند کسی که کسبی جزئی دارد .</div>

( صفت ) آنکه از راه کسب امرار معاش کند کسی که کسبی جزئی دارد .

فرهنگ فارسی

اسطلاح سیاسی: به فعالین سیاسی گفته میشود. ‏ ( ‏ر. ک داستان خاین بزرگ علوی‏ ) ‏<br>

اسطلاح سیاسی: به فعالین سیاسی گفته میشود. ‏ ( ‏ر. ک داستان خاین بزرگ علوی‏ ) ‏

کاسب کار

فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی

لغت نامه دهخدا

پیشنهاد کاربران