کلمه جو
صفحه اصلی

کرها


مترادف کرها : اکراهاً، بااکراه، جبراً، ناچار، ناخواسته

فارسی به انگلیسی

reluctantly


فرهنگ فارسی

باکراه با نفرت : طوعا او کرها .

لغت نامه دهخدا

( کرهاً ) کرهاً. [ ک َ / ک ُ هَن ْ ] ( ع ق ) به ناکام. به ناخواست. ناخواه. به زور. به ستم. جبراً. قهراً. قسراً. به زبردستی. به کراهت. به استکراه. به اکراه.مقابل طوعاً. ( یادداشت مؤلف ) : حکم شما را چه توان کرد که طوعاً او کرهاً واقع و مجری. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 456 ). وزیر این سخن بشنید طوعاً اوکرهاً بپسندید. ( گلستان سعدی ). رجوع به کره شود.

دانشنامه عمومی

کرها(به یونانی: Κῆρες)، در اسطوره های یونان، ارواح مرگ هستند.
فهرست شخصیت ها، مکان ها و رویدادهای افسانه ای یونان باستان
آابپتجچخدرزژسشفکگلمنوهی
کر در یونانی به معنای ویرانی است. کرها از نظر شکل ظاهری مشابه ارینوئس هستند. گاهی مطابق مویرای فرض می شوند.

جدول کلمات

صم


کلمات دیگر: