مترادف گله مند : شاکی، شکواگر، گلایه مند
گله مند
مترادف گله مند : شاکی، شکواگر، گلایه مند
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
کج خلق، زود رنج، گله مند، شکوه گر
شاکی، شکواگر، گلایهمند
فرهنگ فارسی
شکایت کننده شاکی .
آنکه ازکسی شکایتی دارد، شکوه کننده
آنکه ازکسی شکایتی دارد، شکوه کننده
فرهنگ معین
( ~ . مَ ) (ص . ) دارای گله و شکایت ، دارای آمادگی برای گله کردن .
لغت نامه دهخدا
گله مند. [ گ ِ ل ِ / ل ِ م َ ] ( ص مرکب ) آنکه از کسی شکوه داشته باشد. ( آنندراج ).
فرهنگ عمید
آن که از کسی شکایتی دارد، شکوه کننده.
کلمات دیگر: