کلمه جو
صفحه اصلی

زرتشت در منابع غربی

دانشنامه عمومی

در زبان یونانی استرا(ástra) به معنی ستاره ها و زوروس (zōrós) به معنی ضعیف نشده است. این کهن ترین معنی نسبت داده شده در زبان یونانی است.دینون یونانی آن را به «ستاینده ستاره» ترجمه کرده است. کریستیان بارتلمه جزء نخست را «زرنت» ثبت کرده و «دارنده شتر پیر» معنی کرده است و دار «زراتو» دانسته و آن را «زرد» ترجمه کرده است. امروزه در منابع اروپایی، به پیروی از زبان یونانی، نام او زرواستر خوانده می شود. نام زرتشت را می توان "دارندهٔ روشنایی زرین" معنی کرد.
قرشی، امان الله. ایران نامک، نگرشی نو به تاریخ و نام ایران، چاپ اول. تهران: ناشر مؤلف، ۱۳۷۳
محمدی، علی. تکاب افشار. تهران: ناشر مؤلف، ۱۳۶۹
ابراهیم پورداوود؛ گات ها، قدیمی ترین قسمتی از نامه مینوی اوستا، تهران: انتشارات اساطیر، ۱۳۰۵.
مهدیزاده کابلی، خراسان بزرگ مهد آیین زرتشت، مشهد: نشر نوند، چاپ اول - ۱۳۸۱، شابک ‎۹۶۴-۶۸۲۴-۲۶-۹.
کریستن سن، آرتور. مترجم صفا، ذبیح الله. مزداپرستی در ایران قدیم، تهران:انتشارات شرکت مولفان و مترجمان ایران، ۱۳۵۷
مهر، فرهنگ، دیدی نو از دین کهن (فلسفه زرتشت)، تهران: جامی، ۱۳۸۰.
هاشم رضی، راهنمای دین زرتشتی، تهران: سازمان انتشارات فروهر، ۱۳۵۲.
معین، محمد، مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۲۶.
هرچند یونانیان به طور کل زرتشت را پیامبر و بنیان گذار آیین پارسیان می دانستند بقیه پنداره هایشان بیشتر خیالی بود.یونانیان زمان وی را ۶۰۰۰ سال قبل از زمان خود می پنداشتند و وی را شاه بلخ یا کلده (گاهی آموزگار کلدیان) و دارای زندگی نامه عادی دانایی فیثاغورس گرا تصور می کردند.مهم تر از هم، پنداره آن ها از وی یک ساحر و ستاره شناس و خالق جادو و ستاره شناسی بود. با توجه با پنداره آن ها مقدار بسیاری ادبیات به وی نسبت داده شده بود که در تمام دنیای دریای مدیترانه منتشر شده بود.
یونانیان بهترین دانایی را دانایی مرموز می دانستند و هیچ کس مناسب تر از زرتشت که هم از نظر زمانی و هم نظر مکانی دور قرار داشت نبود. نام زردتشت جادو تأیید رسمی برای جادو بود.
زبان آن ادبیات غالباً زبان یونانی بود. هرچند در دوره های مختلف قسمت هایی از آن به زبان های دیگر مانند آرامی ٫ سریانی ٫ کوپتیک و لاتین وارد شده است. ازآنجایی که مغ با کلمه جادوگر مرتبط بود زرتشت نیز جادوگر پنداشته می شد.پلینی پیرتر در قرن یک میلادی زرتشت را خالق جادو می خواند.اما وی به تنهایی مسئول معرفی جادوی سیاه به دنیای یونانیان و رومیان نبود.کوروش سپیدمه را نیز نویسنده بسیاری از ادبیات جادویی می دانسته اند. هرچند پلینی پیرتر زرتشت را خالق جادو می خواند اما رومیان شخصیتی جادوگر برای وی تصور نمی کردند. در واقع تعلیمات جادویی که به زردتشت نسبت داده شده اند همه مربوط به بعد از قرن ۱۴ میلادی هستند.


کلمات دیگر: