دلسوزی داشتن رحمت آوردن
شفقت بردن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
شفقت بردن. [ ش َ ق َ ب ُ دَ ] ( مص مرکب ) دلسوزی داشتن. رحمت آوردن. رقت آوردن :
شه چو شفقت برد فرازآیند
بر عملهای خویش بازآیند.
شفقتی بر که به جان میسوزم.
شه چو شفقت برد فرازآیند
بر عملهای خویش بازآیند.
نظامی.
رحمتی کن که به سر میگردم شفقتی بر که به جان میسوزم.
سعدی.
کلمات دیگر: