کلمه جو
صفحه اصلی

زونزک

لغت نامه دهخدا

زونزک. [ زَ وَ زَ ] ( ص ) مردم گوژپشت و زبون و حقیرجثه را گویند. ( برهان ) ( از ناظم الاطباء ). رجوع به زونگ و زونگل شود.

زونزک. [ زَ وَزَ ] ( ع ص ) کوتاه بالا زشت رو خرامان رفتار. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). رجوع به زونک شود.

زونزک . [ زَ وَ زَ ] (ص ) مردم گوژپشت و زبون و حقیرجثه را گویند. (برهان ) (از ناظم الاطباء). رجوع به زونگ و زونگل شود.


زونزک . [ زَ وَزَ ] (ع ص ) کوتاه بالا زشت رو خرامان رفتار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). رجوع به زونک شود.



کلمات دیگر: