<div class="boxBd"><b>( زکانة )</b> زکانة. [ زَ ن َ ] ( ع اِمص ) اسم مصدر ازکان است بمعنی بگمان گفتن چیزی را، و راست برآمدن آن. زکانیه هم مثل آن است.( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). بگمان گفتن چیزی را و راست آمدن آن. ( آنندراج ).</div>

( زکانة ) زکانة. [ زَ ن َ ] ( ع اِمص ) اسم مصدر ازکان است بمعنی بگمان گفتن چیزی را، و راست برآمدن آن. زکانیه هم مثل آن است.( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). بگمان گفتن چیزی را و راست آمدن آن. ( آنندراج ).

لغت نامه دهخدا

<p><span class=""hl"">زکانة.</span> [ زَ ن َ ] (ع اِمص ) اسم مصدر ازکان است بمعنی بگمان گفتن چیزی را، و راست برآمدن آن . زکانیه هم مثل آن است .(از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). بگمان گفتن چیزی را و راست آمدن آن . (آنندراج ).<br></p>

زکانة. [ زَ ن َ ] (ع اِمص ) اسم مصدر ازکان است بمعنی بگمان گفتن چیزی را، و راست برآمدن آن . زکانیه هم مثل آن است .(از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). بگمان گفتن چیزی را و راست آمدن آن . (آنندراج ).

زکانه

لغت نامه دهخدا