کلمه جو
صفحه اصلی

رفغنیه

لغت نامه دهخدا

( رفغنیة ) رفغنیة. [ رُ ف َ ی َ ] ( ع اِمص ) زیست فراخ. ( ناظم الاطباء ). به معنی رفاغیة. ( منتهی الارب ). زیست فراخ. مانند رُفَهنیَة است. ( از اقرب الموارد ). || تن آسایی.( از ناظم الاطباء ). رجوع به رفاغیة و رفهنینة شود.

رفغنیة. [ رُ ف َ ی َ ] (ع اِمص ) زیست فراخ . (ناظم الاطباء). به معنی رفاغیة. (منتهی الارب ). زیست فراخ . مانند رُفَهنیَة است . (از اقرب الموارد). || تن آسایی .(از ناظم الاطباء). رجوع به رفاغیة و رفهنینة شود.



کلمات دیگر: