کلمه جو
صفحه اصلی

شغمومه

لغت نامه دهخدا

( شغمومة ) شغمومة. [ ش ُ م َ ] ( ع ص ) دراز نیکوصورت. گویند: امراءة شغمومة و ناقة شغمومة. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به شغموم شود.

شغمومة. [ ش ُ م َ ] (ع ص ) دراز نیکوصورت . گویند: امراءة شغمومة و ناقة شغمومة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). و رجوع به شغموم شود.



کلمات دیگر: