کلمه جو
صفحه اصلی

زکریائی

لغت نامه دهخدا

زکریائی. [ زَ ک َ ری یا ] ( ع اِ ) صورت کلمه زکریاء ( ممدود ) در حال اضافه به یای متکلم. ( از منتهی الارب ).

زکریائی. [ زَ ک َ ری یا ] ( اِخ ) دهی از دهستان شبانکاره است که در بخش برازجان شهرستان بوشهر واقع است و 250 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ). رجوع به فارسنامه ناصری شود.

زکریائی . [ زَ ک َ ری یا ] (اِخ ) دهی از دهستان شبانکاره است که در بخش برازجان شهرستان بوشهر واقع است و 250 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7). رجوع به فارسنامه ٔ ناصری شود.


زکریائی . [ زَ ک َ ری یا ] (ع اِ) صورت کلمه ٔ زکریاء (ممدود) در حال اضافه به یای متکلم . (از منتهی الارب ).



کلمات دیگر: