کلمه جو
صفحه اصلی

زوزکه

لغت نامه دهخدا

( زوزکة ) زوزکة. [ زَ زَ ک َ ] ( ع مص ) جنبانیدن زن هر دو سرین و پهلو را در رفتار. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). || ( ص ) زن شتاب پیشی و سبقت گرفته. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ).

زوزکة. [ زَ زَ ک َ ] (ع مص ) جنبانیدن زن هر دو سرین و پهلو را در رفتار. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). || (ص ) زن شتاب پیشی و سبقت گرفته . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء).



کلمات دیگر: