کلمه جو
صفحه اصلی

علعل

لغت نامه دهخدا

علعل. [ ع َ ع َ ] ( ع اِ ) نره. || نره نرم. ( ناظم الاطباء ). || استخوانی که مانند زبان بر شکم آید. ( از تاج العروس ) ( ناظم الاطباء ). و به اصطلاح تشریح آن را «عظم خنجری » نامند. ( ناظم الاطباء ). || چکاوک نر. ( از تاج العروس ) ( ناظم الاطباء ). علعال. || کلمه ای که بدان گوسفند و شتر را خوانند. ( از تاج العروس ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

علعل. [ ع ُ ع ُ ] ( ع اِ ) نره. || نره نرم. ( ناظم الاطباء ). || استخوانی که مانند زبان بر شکم آید. ( از تاج العروس ) ( ناظم الاطباء ). و به اصطلاح تشریح آن را «عظم خنجری » گویند. ( ناظم الاطباء ). || چکاوک نر. ( از تاج العروس ) ( ناظم الاطباء ). علعال.

علعل. [ ع َ ع َل ْ ل َ ] ( ع حرف ) بمعنی لعل است. ( ناظم الاطباء ).

علعل . [ ع َ ع َ ] (ع اِ) نره . || نره ٔ نرم . (ناظم الاطباء). || استخوانی که مانند زبان بر شکم آید. (از تاج العروس ) (ناظم الاطباء). و به اصطلاح تشریح آن را «عظم خنجری » نامند. (ناظم الاطباء). || چکاوک نر. (از تاج العروس ) (ناظم الاطباء). علعال . || کلمه ای که بدان گوسفند و شتر را خوانند. (از تاج العروس ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).


علعل . [ ع َ ع َل ْ ل َ ] (ع حرف ) بمعنی لعل ّ است . (ناظم الاطباء).


علعل . [ ع ُ ع ُ ] (ع اِ) نره . || نره ٔ نرم . (ناظم الاطباء). || استخوانی که مانند زبان بر شکم آید. (از تاج العروس ) (ناظم الاطباء). و به اصطلاح تشریح آن را «عظم خنجری » گویند. (ناظم الاطباء). || چکاوک نر. (از تاج العروس ) (ناظم الاطباء). علعال .



کلمات دیگر: