کلمه جو
صفحه اصلی

صهب السبال

لغت نامه دهخدا

صهب السبال. [ ص ُ هَُ بُس ْ س ِ ]( ع ص مرکب ، اِ مرکب ) دشمنان که بروتهای ایشان اصهب بوده باشد. ( منتهی الارب ). دشمنان. ( اقرب الموارد ).


کلمات دیگر: