کلمه جو
صفحه اصلی

طویله گاه

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان هرسم بخش مرکزی شهرستان شاه آباد .

لغت نامه دهخدا

طویله گاه. [ طَ ل َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان کنگاور بخش کنگاور شهرستان کرمانشاه در 5 هزارگزی باختر کنگاور و3 هزارگزی شمال شوسه کنگاور به کرمانشاه. دره و سردسیر با 72 تن سکنه. آب آن از چشمه و نهر کبوترلانه. محصول آنجا غلات دیمی و آب و قلمستان. شغل اهالی زراعت. راه آن مالرو است. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

طویله گاه. [ طَ ل َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان هرسم بخش مرکزی شهرستان شاه آباد در 32 هزارگزی خاور هرسم و 5 هزارگزی تالاندشت. دشت و دامنه و سردسیر با 250 تن سکنه. آب آن از چاه.محصول آنجا غلات دیمی و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری. راه آن مالرو است و از انجیرک تابستان ممکن است اتومبیل برد. چادرنشین هستند و ساختمان ندارند وزمستان بحدود بخش ارکواز شهرستان ایلام میروند، و ازطایفه چوبین هستند. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

طویله گاه . [ طَ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان کنگاور بخش کنگاور شهرستان کرمانشاه در 5 هزارگزی باختر کنگاور و3 هزارگزی شمال شوسه ٔ کنگاور به کرمانشاه . دره و سردسیر با 72 تن سکنه . آب آن از چشمه و نهر کبوترلانه . محصول آنجا غلات دیمی و آب و قلمستان . شغل اهالی زراعت . راه آن مالرو است . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).


طویله گاه . [ طَ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان هرسم بخش مرکزی شهرستان شاه آباد در 32 هزارگزی خاور هرسم و 5 هزارگزی تالاندشت . دشت و دامنه و سردسیر با 250 تن سکنه . آب آن از چاه .محصول آنجا غلات دیمی و لبنیات . شغل اهالی زراعت و گله داری . راه آن مالرو است و از انجیرک تابستان ممکن است اتومبیل برد. چادرنشین هستند و ساختمان ندارند وزمستان بحدود بخش ارکواز شهرستان ایلام میروند، و ازطایفه ٔ چوبین هستند. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).



کلمات دیگر: