کلمه جو
صفحه اصلی

عشعش

عربی به فارسی

اشيان گرفتن , لا نه کردن , اسودن , در اغوش کسي خوابيدن


لغت نامه دهخدا

عشعش. [ ع ُ ع ُ / ع َ ع َ ] ( ع اِ ) آشیانه ٔمرغ زیر یکدیگر. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).


کلمات دیگر: