( غمجة ) غمجة. [ غ َ /غ ُ ج َ ] ( ع اِ ) جرعه. ( مهذب الاسماء ) ( تاج العروس ). پس خورده آب یعنی جرعه ای. ( از غیاث اللغات ). یک آشام از آب و شراب و پس خورده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
غمجه
لغت نامه دهخدا
غمجة. [ غ َ /غ ُ ج َ ] (ع اِ) جرعه . (مهذب الاسماء) (تاج العروس ). پس خورده ٔ آب یعنی جرعه ای . (از غیاث اللغات ). یک آشام از آب و شراب و پس خورده . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
کلمات دیگر: