قوس قزح بود آزفنداک آفنداک
طوق بهار
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
طوق بهار. [ طَ / طُو ق ِ ب َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) قوس قزح بود. ( فرهنگ اوبهی ). آزفنداک. آفنداک. تیراژه. کمر رستم. کمردون. کمان رستم. نوشه. سریر. ( حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی ). رخش. انطلیسون. نوشه. رنگین کمان. ( لغت مصوب فرهنگستان ).
کلمات دیگر: