تبهکار گردیدن و زنا کردن
فروت
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فروت. [ ف َرَ / ف ُ رَ / رُو ] ( ص ) بسیار و به عربی کثیر گویند. ( برهان ). بسیار و فراوان و کثیر. ( ناظم الاطباء ).
فروت. [ ف ُ ] ( ع مص ) تباهکار گردیدن و زنا کردن. ( ناظم الاطباء ). در اقرب الموارد و محیط المحیط «فرت » بدین معنی است. رجوع به فرت شود.
فروة. [ ف َرْ وَ ] ( ع اِ ) فرو. چیزی است مانند جبه که آستر آن از پوست ددگان ، چون خرگوش و روباه و سمور بود. ج ، فراء. ( اقرب الموارد ). پوستین و آن اخص از فرو است. ( منتهی الارب ). || پوست سر با مویش. ( اقرب الموارد ). پوست سر. ( منتهی الارب ). || غنی و ثروت. ( اقرب الموارد ). توانگری و ثروت و گفته اند فروة مبدل ثروة است. || پاره ای از گیاه خشک فراهم آمده. ( منتهی الارب ). تکه گیاه مجتمع و خشک. ( از اقرب الموارد ). || گلیم که از پشم شتر ساخته باشند. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). کیسه و انبان که خواهنده در آن صدقه نهد.
- ذوالفروة ؛ سائل. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
|| تاج. گویند: هو فقیر کتر الابریز و لبس فروة ابرویز. || خمار زن یا قناع وی. ( از اقرب الموارد ). کلاه و معجر زنان. ( منتهی الارب ). || جبه برچیده آستین. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
فروة. [ ف َرْ وَ ] ( اِخ ) ابن مغیره ، مکنی به ابوالازهر. تابعی است. ( یادداشت بخط مؤلف ).
فروة. [ ف َرْ وَ ] ( اِخ ) اسدی. ابن حمیضة. او را پنجاه ورقه شعر است. ( ابن الندیم ).
فروة. [ ف َرْ وَ ] ( اِخ ) غطیفی. معروف به ابن مسیک و مکنی به ابوعبیر. صحابی است. ( یادداشت بخط مؤلف ).
فروة. [ ف َرْ وَ ] ( اِخ ) کلابی ، مکنی به ابویونس. محدث است و از ابن جبیر روایت کند. ( یادداشت بخط مؤلف ).
فروة. [ ف َرْ وَ ] ( اِخ ) کندی. ابن ابی المغراء،مکنی ابوالقاسم. تابعی است. ( یادداشت بخط مؤلف ).
فروت. [ ف ُ ] ( ع مص ) تباهکار گردیدن و زنا کردن. ( ناظم الاطباء ). در اقرب الموارد و محیط المحیط «فرت » بدین معنی است. رجوع به فرت شود.
فروة. [ ف َرْ وَ ] ( ع اِ ) فرو. چیزی است مانند جبه که آستر آن از پوست ددگان ، چون خرگوش و روباه و سمور بود. ج ، فراء. ( اقرب الموارد ). پوستین و آن اخص از فرو است. ( منتهی الارب ). || پوست سر با مویش. ( اقرب الموارد ). پوست سر. ( منتهی الارب ). || غنی و ثروت. ( اقرب الموارد ). توانگری و ثروت و گفته اند فروة مبدل ثروة است. || پاره ای از گیاه خشک فراهم آمده. ( منتهی الارب ). تکه گیاه مجتمع و خشک. ( از اقرب الموارد ). || گلیم که از پشم شتر ساخته باشند. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). کیسه و انبان که خواهنده در آن صدقه نهد.
- ذوالفروة ؛ سائل. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
|| تاج. گویند: هو فقیر کتر الابریز و لبس فروة ابرویز. || خمار زن یا قناع وی. ( از اقرب الموارد ). کلاه و معجر زنان. ( منتهی الارب ). || جبه برچیده آستین. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
فروة. [ ف َرْ وَ ] ( اِخ ) ابن مغیره ، مکنی به ابوالازهر. تابعی است. ( یادداشت بخط مؤلف ).
فروة. [ ف َرْ وَ ] ( اِخ ) اسدی. ابن حمیضة. او را پنجاه ورقه شعر است. ( ابن الندیم ).
فروة. [ ف َرْ وَ ] ( اِخ ) غطیفی. معروف به ابن مسیک و مکنی به ابوعبیر. صحابی است. ( یادداشت بخط مؤلف ).
فروة. [ ف َرْ وَ ] ( اِخ ) کلابی ، مکنی به ابویونس. محدث است و از ابن جبیر روایت کند. ( یادداشت بخط مؤلف ).
فروة. [ ف َرْ وَ ] ( اِخ ) کندی. ابن ابی المغراء،مکنی ابوالقاسم. تابعی است. ( یادداشت بخط مؤلف ).
فروت . [ ف َرَ / ف ُ رَ / رُو ] (ص ) بسیار و به عربی کثیر گویند. (برهان ). بسیار و فراوان و کثیر. (ناظم الاطباء).
فروت . [ ف ُ ] (ع مص ) تباهکار گردیدن و زنا کردن . (ناظم الاطباء). در اقرب الموارد و محیط المحیط «فرت » بدین معنی است . رجوع به فرت شود.
دانشنامه عمومی
فروت (به انگلیسی: Froot) سومین آلبوم استودیویی اثر خواننده بریتانیایی، مارینا و دیاموندز است که در ۱۳ مارس ۲۰۱۵ منتشر شد.
آتلانتیک رکوردز
نئون گلد رکوردز
تمام ترانه ها توسط مارینا دیاماندیس نوشته شده است.
آتلانتیک رکوردز
نئون گلد رکوردز
تمام ترانه ها توسط مارینا دیاماندیس نوشته شده است.
wiki: فروت (ترانه). «فروت» (به انگلیسی: Froot) تک آهنگی از خواننده و ترانه سرای بریتانیایی و یونانی مارینا و دیاموندز است که در ۱۰ اکتبر ۲۰۱۴ (۲۰۱۴-10-۱۰) منتشر شد. این تک آهنگ در آلبوم فروت قرار داشت.
مارینا و دیاموندز یک نماهنگ برای ترانه «فروت» را از طریق کانال یوتیوب خود در ۱۱ نوامبر ۲۰۱۴ منتشر کرد.
مارینا و دیاموندز یک نماهنگ برای ترانه «فروت» را از طریق کانال یوتیوب خود در ۱۱ نوامبر ۲۰۱۴ منتشر کرد.
wiki: فروت (ترانه)
کلمات دیگر: